معنی روز حشر - جستجوی لغت در جدول جو

روز حشر

لغت نامه دهخدا

آنکه نمی تواند در روز ببیند

(زِ مَ شَ)

روز قیامت. روز رستاخیز. روزی که مردگان همه زنده شوند و دریک جا گرد آیند و پاداش یا کیفر ببینند:
روز محشر امان به ایمان است.
ادیب صابر.
شبها که بی توام شب گور است در خیال
ور بی تو بامداد کنم روز محشر است.
سعدی.
گدایان بینی اندر روز محشر
بتخت ملک بر چون پادشاهان.
سعدی

لغت نامه دهخدا

روز بار

(زِ)

روزی که پادشاهان دیوان کنند و بار عام دهند:
علی عالی اعلا که چوب حاجب او
سر ینال و تکین را بروز بار شکست.
سنایی (از آنندراج).
روز بار تو سود کرد جهان
تا جهان است روز بار تو باد.
؟

لغت نامه دهخدا

روز دگر

(زِ دِ گَ)

روز قیامت. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به روز دیگر شود

لغت نامه دهخدا

روز محشر

روز قیامت، روز رستاخیز

فرهنگ لغت هوشیار

معنی روز حشر - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما